۱۳۸۹ شهریور ۲۳, سه‌شنبه

فرانک لوید رایت

فرانک لوید رایت
فرانک لوید رایت در هشتم ژوئن 1867 در ریچلند ویسکانزین (Richland Wisconsin) زاده شد و در فونیکس آریزونیا (Phoenix, Arizona) در نهم آپریل 1959 در سن 91 سالگی در گذشت. پدر او ویلیام کاری رایت (William Carey Wright)، یک واعظ مذهبی و یک موزیسین بود. مادرش آنا لوید جونز(Anna Lloyd Jones)، یک معلم بود که خانواده ی ولشی الاصلش در حوالی دره ی چشمه ی سبز در ویسکانزین ساکن بودند، جایی که بعدها رایت خانه ی خودش ، تلیاسن (Taliesin) را ساخت. خانواده ی رایت در سال های آغازین زندگیشان مهاجر بودند و به همین خاطر او ایالت های مختلفی را در دوران کودکی و نوجوانی خود دید. ازیازده سالگی تا بیست سالگی را درمدیسین (Madison) زندگی کرد و تابستان ها را در مزرعه ی عمویش جیمز لوید جانز(James Lloyd Jones ) در نزدیکی تپه ی تالیسن سپری می کرد و در این سال ها از طبیعت اثرات عمیقی گرفت.


پدر و مادر رایت در 1885 از یکدیگر جدا شدند و رایت هرگز دوباره پدرش را ندید. در بیست سالگی برای کمک به خانواده اش در دانشکده ی مهندسی دانشگاه ویسکانزین کار کرد و دو ترم را در آن دانشکده مهندسی عمران خواند و هم چنین دستیار معمار جوزف لایمن سیلسبی (Joseph Lyman Silsbee) بود.

در سال 1887 رایت مدیسین را به مقصد شیکاگو ترک کرد؛ در 1888 در کارگاه ادلر و سالیون مشغول به کار شد و به مدت شش سال مستقیماً زیرنظر لوئیس سالیون (Louis Sullivan) کار کرد. سالیون یکی از تنها منابع الهام آثار رایت است که او به نام ذکر کرده است. سالیون معتقد به تابعیت فرم از عملکرد بود ولی رایت بعدها به این اصل معتقد شد که فرم و عملکرد یکی هستند. در سال 1893 او با اولین طراحی خودش وبه دلیل تخطی از پیمان بین خود و سالیوان با دلخوری از اوجدا شد. البته سال ها بعد رابطه ی دوستی میان این دو معمار باز آفریده شد. در سال 1889 در سن 22 سالگی با کاترین توبین (Catherine Tobin) ازدواج کرد و خانه ای در، اوک پارک (Oak Park) ، حومه ی شهر شیکاگو ساخت ( که امروزه به خانه و استادیو فرانک لوید رایت شناخته می شود). در سال 1893 بعد از جدا شدن از سالیون ، تمرینات معماری خود را در شیکاگو ادامه داد و بعد از مدتی استادیویی به خانه ی خودش در اوک پارک اضافه کرد و تمرینات خود را در آن جا ادامه می داد.

خانواده لوید رایت (1889)

فرانک ایستاده در کنار در ورودی (متولد 1867)- پایین سمت راست پدر - در میان درگاه مادر بزرگ - در وسط عکس مادر فرانک لوید رایت

اولین شاهکار او خانه ی وینسلو (Winslow) بود که برای اولین مشتری خود ویلیام وینسلو (William Winslow) در سال 1893 در الینویز(Illinois) ساخت. این اثر بود که خصوصیات آثار رایت را بارز کرد؛ خصوصیاتی که بعدها به معماری ارگانیک شهره شد. رایت معتقد بود که یک معمار باید پیوندی طبیعی بین انسان و محیط زیستش به وجود آورد. معماری ارگانیک از نظر او می بایست بازتاب کننده ی نیاز فردی مشتری ، طبیعت محیط و مصالح طبیعی باشد. برجسته ترین طراحی های رایت در این دوره خانه های چمن زار(Prairie Houses) می باشند. این خانه ها با کشیدگی و کم ارتفاعی خطوط و صفحات افقی بازتابنده ی چمن زارهایی بودند که بر روی آن ها ساخته می شدند و مشخصه ی آن ها ، بام های کم ارتفاع ، پیش آمدگی های عمیق ، نداشتن زیرزمین وعموماً استفاده از پنجره هاي سرتاسري در تأکید بر افقی بودن می باشد. رایت در ساخت این خانه ها از مصالح طبیعی استفاده می کرد و برای آوردن زیبایی طبیعت به درون خانه در قسمت های چوبی ، چوب رنگ نشده به کار می برد. این اولین تلاش او برای به وجود آوردن یک معماری جدید بومی آمریکایی بود؛ وهمچنین در این راستا به برگزاری سخنرانی های عمومی و نوشتن درباره ی عقایدش پرداخت. معروف ترین سخنرانیش ، در سال 1901 ، سخنرانی در خانه ی هال (Hull House) شیکاگو تحت عنوان "هنر و کارکرد ماشین" بود که اولین به رسمیت شناختن ماشین توسط یک معمار آمریکایی می باشد ، رسمیت شناختنی که به سرعت مورد قبول واقع شد.


در 1910 رایت در قله های خود بود، او خانواده اش را ترک کرد و مدتی را در اروپا گذراند، او آثاری مهمی در آلمان منتشر کرد که منشأ تأثیرات مهمی بر معماری اروپا شد. در 1911 به سرزمین اجدادی خود بازگشت و خانه ی تلیاسن (Taliesin) را در ویسکانزین ساخت. در سال 1913 یک سفارش برای ساخت یک هتل در توکیو دریافت کرد، پیشنهادی که شش سال برای انجام آن زمان گذاشت (1915-1922)، این اثر او یکی از ساختمان هایی است که بعد از زلزله ی 1923 پابرجا مانده است، زلزله ای که غالب توکیو را ویران کرد. (اگر چه هتل در سال 1968 ویران شد ولی بخش ورودی آن هم چنان پا برجاست و در ژاپن به معرض تماشا گذاشته شده است.) هم زمان با این دوره او شروع به طراحی های بسیاری در کالیفرنیا کرد. در سال 1932 در سن 65 سالگی او دست به نگارش و انتشار "یک خود نگاری" و " شهر ناپیدا" زد؛ دو کتابی که اثر عمیقی بر نسل جوان معماری داشت. در سال 1936 او خانه ی آبشار را در پنسیلوانیا به اتمام رساند. با کشیده شدن جنگ جهانی به آمریکا رکود در آثار او نیز مشهود شد. در دهه ی آخر عمرش او جوایز بسیاری کسب کرد. در سال 1956 پروژه ی موزه گوگنهایم آغاز شد، پروژه ای که او طراحی اش را از سال 1943 آغاز کرده بود. در سال 1957 به عراق سفر کرد تا با شاه عراق قرارداد ساخت یک اپرا و چند اثر دیگر را ببندد، قرار دادی که انقلاب 1958 عراق ابتر گذاشتش.

او پیش از مرگ بیش از 1100 پروژه طراحی کرد، که تقریبا یک سوم آن ها در دهه ی آخر عمرش به انجام رسیدند. او تلاش خستگی ناپذیری در انجام طراحی های واقعا آمریکایی داشت.